خداوند کسانی که در این ماه زیبا روزه می گیرند را خیلی دوست دارد .بچه ها در سن 18 سالگی اجبار به گرفتن روزه می شوند .

 


|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده : ایمان ارجمندنیا
تاریخ : چهار شنبه 2 مرداد 1398
ماه رمضان

ماه رمضان ماه مهمانی خداوند است .


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : ایمان ارجمندنیا
تاریخ : چهار شنبه 2 مرداد 1398
کانال تلگرام

 سلام . ببخشید متاسفانه ما برای چند وقت نتونستیم وبلاگ رو بروزرسانی کنیم. اما خبر خوشی برایتان دارم. وبلاگ تفریح ایرانی از سال 95 شروع می کند به گذاشتن مطالب جذاب .

این وبلاگ یک کانال تازه تاسیس دارد و خوش حال می شوم که شما در ان عضو شوید.

hcdon@

برای دیدن لینک کانال به ادامه مطلب مراجعه کنید


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : ایمان ارجمندنیا
تاریخ : جمعه 21 اسفند 1394
ضرب المثل های زیبا برای حرف ب
با آل علي هر كه در افتاد ، ور افتاد . با اون زبون خوشت، با پول زيادت، يا با راه نزديكت ! با اين ريش ميخواهي بري تجريش ؟ با پا راه بري كفش پاره ميشه، با سر كلاه ! با خوردن سيرشدي با ليسيدن نميشي ! باد آورده را باد ميبرد ! با دست پس ميزنه، با پا پيش ميكشه ! بادنجان بم آفت ندارد ! بارون آمد، تركها بهم رفت ! بار كج به منزل نميرسد ! با رمال شاعر است، با شاعر رمال، با هر دو هيچكدام با هرهيچكدام هر دو ! بازي اشكنك داره ، سر شكستنك داره ! بازي بازي، با ريش بابا هم بازي ! با سيلي صورت خودشو سرخ نگهميداره ! با كدخدا بساز، ده را بچاپ ! با گرگ دنبه ميخوره، با چوپان گريه ميكنه ! بالابالاها جاش نيست، پائين پائين ها راش نيست ! بالاتو ديديم ، پائينتم ديديم ! با مردم زمانه سلامي و والسلام . تا گفته اي غلام توام، ميفروشنت ! با نردبان به آسمون نميشه رفت ! با همين پرو پاچين، ميخواهي بري چين و ماچين ؟ بايد گذاشت در كوزه آبش را خورد ! با يكدست دو هندوانه نميشود برداشت ! با يك گل بهار نميشه ! با يك گل بهار نميشه ! با يك گل بهار نميشه ! به اشتهاي مردم نميشود نان خورد ! به بهلول گفتند ريش تو بهتره يا دم سگ ؟ گفت اگر از پل جستم رريش من و گرنه دم سگ ! بجاي شمع كافوري چراغ نفت ميسوزد ! بچه سر پيري زنگوله پاي تابوته ! بچه سر راهي برداشتم پسرم بشه، شوهرم شد ! بخور و بخواب كار منه، خدا نگهدار منه ! بد بخت اگر مسجد آدينه بسازد --- يا طاق فرود آيد، يا قبله كج آيد ! به درويشه گفتند بساطتو جمع كن ، دستشو گذاشت در دهنش ! بدعاي گربه كوره بارون نمياد ! بدهكار رو كه رو بدي طلبكار ميشه ! برادران جنگ كنند، ابلهان باوركنند ! برادر پشت ، برادر زاده هم پشت خواهر زاده را با زر بخر با سنگ بكش! برادري بجا، بزغاله يكي هفت صنار ! براي كسي بمير كه برات تب كنه ! براي همه مادره، براي ما زن بابا ! براي يك بي نماز، در مسجد و نمي بندند ! براي يه دستمال قيصريه رو آتيش ميزنه ! بر عكس نهند نام زنگي كافور ! به روباهه گفتند شاهدت كيه ؟ گفت: دمبم ! بزبون خوش مار از سوراخ در مياد ! بزك نمير بهار مياد --- كنبزه با خيار مياد ! بز گر از سر چشمه آب ميخوره ! به شتره گفتند شاشت از پسه ، گفت : چه چيزم مثل همه كسه ؟! به شتر مرغ گفتند بار ببر، گفت : مرغم، گفتند : بپر، گفت : شترم ! بعد از چهل سال گدايي، شب جمعه را گم كرده ! بعد از هفت كره، ادعاي بكارت ! بقاطر گفتند بابات كيه ؟ گفت : آقادائيم اسبه ! به كيشي آمدند به فيشي رفتند ! به گربه گفتند گهت درمونه، خاك پاشيد روش ! به كچله گفتند : چرا زلف نميزاري ؟ گفت : من از اين قرتي گيريها خوشم نمياد ! به كك بنده كه رقاص خداست ! بگو نبين، چشممو هم ميگذارم، بگو نشنو در گوشمو ميگيرم، اما اگر بگي نفهمم، نميتونم ! بگير و ببند بده دست پهلوون ! بلبل هفت تا بچه ميزاره، شيش تاش سسكه، يكيش بلبل ! بمالت نناز كه بيك شب بنده، به حسنت نناز كه بيك تب بنده ! بماه ميگه تو در نيا من در ميام ! بمرغشان كيش نميشه گفت ! بمرگ ميگيره تا به تب راضي بشه ! بوجار لنجونه از هر طرف باد بياد، بادش ميده ! بهر كجا كه روي آسمان همين رنگه ! به يكي گفتند : سركه هفت ساله داري ؟ گفت : دارم و نميدم، گفتند : چرا ؟ گفت : اگر ميدادم هفت ساله نميشد ! به يكي گفتند : بابات از گرسنگي مرد . گفت : داشت و نخورد ؟ ! بمير و بدم ! به گاو و گوسفند كسي كاري نداره ! بيله ديگ، بيله چغندر
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ایمان ارجمندنیا
تاریخ : دو شنبه 9 دی 1392
جوک های زیبا

جموعه: مطالب طنز و خنده دار

 

جوک , جوک خفن, مطالب طنز

 يارو وسط دانشگاه دستش تو دماغشه
1ساعت بهش زل زدم بلكه خجالت بكشه
برگشته به من ميگه آقا مزاحم نشو كار دارم !
**********مطالب طنز و خنده دار***********
اينم از مجلس ختم، با كفش رفتيم با دمپايي برگشتيم !
**********مطالب طنز و خنده دار***********
طرف سوار اسب شده، عكسشو گذاشته فيس بوك، ميگه اون بالاييه منم !
**********مطالب طنز و خنده دار***********
هر روز تو دانشگاه میبینیم ۱۰۰ تا دختر مدرسه ای رو به صف کردن، معلمشونم جلو، آوردن بازدید از دانشگاه، مگه باغ وحشه اینا رو هر روز میارین بازدید!!
**********مطالب طنز و خنده دار***********
یه عمر رفتیم سینما آخر نفهمیدیم دستههای صندلیش ماله خودمونه یا بغل دستیمون!!
**********مطالب طنز و خنده دار***********
سالای پیش جایزه بانک ملت یه منزل مسکونی بود، امسال شده ۶۰ لیتر بنزین،سال دیگه میشه یه شونه تخم مرغ، سال بعدشم دوتا تافتون یه بربری هم وسطش!!
**********مطالب طنز و خنده دار***********
غار علیصدر به قندیلاش معروفه، اونوقت ملت میرن قندیلاشو میکنن یادگاری میبرن با خودشون! یکی نیست بگه آخه با اون قندیل میخای چیکار کنی؟!!
**********مطالب طنز و خنده دار***********
میری از خودپرداز پول بگیری، رمزتو میزنی پول بر میداری، بار دوم کارتو میذاری، رمز رو اشتباه میزنی، یکی از پشت میگه: آقا رمزتو اشتباه زدیها!!
**********مطالب طنز و خنده دار***********
شب جلو تلويزيون خوابم برده بود
مامانم اومد ساعت 2 نصفه شب پتو انداخت روم بوسم کرد ، کلي هم قربون صدقم رفت بعد موقع رفتن پامو لگد کرد، داد زدم و گفتم : اهههههههههههه پام داغون شد
جواب داد: خاک تو سرت کنن آخه اينجا جاي خوابه؟
**********مطالب طنز و خنده دار***********
منطقِ پدرو مادر از تحصيل در دانشگاه: "اين همه درس خوندي، درِ يه نايلون رو نميتوني باز کني!
**********مطالب طنز و خنده دار***********
عمو زنجير باف جان
ضمن عرض سلام و خسته نباشيد
جهت زحمات بي دريغ شما بزرگوار
يک گِلگي داشتم از حضورتون ...
شما که زنجير ما رو بافتي..؟
... پَه چرا پشت کوه انداختي..؟
مشکلتون دقيقاً چي بود؟
مرض داشتيد اين همه زنجير بافته شده رو پشت کوه انداختيد؟
**********مطالب طنز و خنده دار***********
بچگي يعني: وقتيکه فاصله ي دستشويي تا اتاقمونو مي دويديم
و از اينکه لولو ما رو نمي خورد فرياد مي زديم، ھـــــوراااا
**********مطالب طنز و خنده دار***********
خدایا یا پول بده یا اگه پول ندادی عقل درستو حسابی هم نده که شاد باشیم حداقل! والا...
**********مطالب طنز و خنده دار***********
هیچ کادوی زشت و به درد نخوری دور انداخته نمیشود !
فقط از خانه ای به خانه دیگر و از شخصی به شخص دیگر منتقل میشود !
**********مطالب طنز و خنده دار***********
قدیما ظرف یکبار مصرف نبود، دختر همسایه دوبار میومد،
یه بار نذری میاورد، یه بار میومد واسه ظرفش، آدم فرصت فکر کردن و تصمیم گیری داشت. بعد میگن چرا آمار ازدواج کم شده
شما دارین فرصتها رو از جوونا میگیرین... والا
**********مطالب طنز و خنده دار***********
معلم : 10 تاسيب داريم من 9 تاشو ميخورم ، چند تا سيب ميمونه؟ بچه: همون يكي روهم بردار بخور بدبخت سيب نخورده !
**********مطالب طنز و خنده دار***********
زندگي هر دختري يك سوال هست كه تا آخر عمر او را همراهي ميكند . . .
حالا چي بپوشم؟
 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ایمان ارجمندنیا
تاریخ : چهار شنبه 27 آذر 1392
نظر سنجی

برای نظر سنجی ادامه ی مطلب را کلیک کنید.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : ایمان ارجمندنیا
تاریخ : چهار شنبه 27 آذر 1392
مسابقه

برای شرکت در مسابقه ادامه ی مطلب را کلیک کنید.

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : ایمان ارجمندنیا
تاریخ : چهار شنبه 27 آذر 1392
زندگینامه ی حضرت فاطمه
نام، القاب، کنیه‌ها(زندگینامه حضرت فاطمه زهرا) نام مبارک آن حضرت، فاطمه (علیها السلام) است و از برای ایشان القاب و صفات متعددی همچون زهرا، صدیقه، طاهره، مبارکه، بتول، راضیه، مرضیه، نیز ذکر شده است. فاطمه، در لغت به معنی بریده شده و جدا شده می‌باشد و علت این نامگذاری بر طبق احادیث نبوی، آنست که: پیروان فاطمه (علیها السلام) به سبب او از آتش دوزخ بریده، جدا شده و برکنارند. زهرا به معنای درخشنده است و از امام ششم، امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که: "چون دخت پیامبر در محرابش می‌ایستاد (مشغول عبادت می‌شد)، نورش برای اهل آسمان می‌درخشید؛ همانطور که نور ستارگان برای اهل زمین می‌درخشد." صدّیقه به معنی کسی است که به جز راستی چیزی از او صادر نمی شود. طاهره به معنای پاک و پاکیزه، مبارکه به معنای با خیر و برکت، بتول به معنای بریده و دور از ناپاکی، راضیه به معنای راضی به قضا و قدر الهی و مرضیه یعنی مورد رضایت الهی.(1) کنیه‌های فاطمه (علیها السلام) نیز عبارتند از ام الحسین، ام الحسن، ام الائمه، ام ابیها و... ام ابیها به معنای مادر پدر می‌باشد و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دخترش را با این وصف می‌ستود؛ این امر حکایت از آن دارد که فاطمه (علیها السلام) بسان مادری برای رسول خدا بوده است. تاریخ نیز گواه خوبی بر این معناست؛ چه هنگامی که فاطمه در خانه پدر حضور داشت و پس از وفات خدیجه (سلام الله علیها) غمخوار پدر و مایه پشت گرمی و آرامش رسول خدا بود و در این راه از هیچ اقدامی مضایقه نمی‌نمود، چه در جنگها که فاطمه بر جراحات پدر مرهم می‌گذاشت و چه در تمامی مواقف دیگر حیات رسول خدا. مادر و پدر(زندگینامه حضرت فاطمه زهرا) همانگونه که می‌دانیم، نام پدر فاطمه (علیها السلام) محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) است که او رسول گرامی اسلام، خاتم پیامبران الهی و برترین مخلوق خداوند می‌باشد. مادر حضرتش خدیجه دختر خویلد، از زنان بزرگ و شریف قریش بوده است. او نخستین بانویی است که به اسلام گرویده است و پس از پذیرش اسلام، تمامی ثروت و دارایی خود را در خدمت به اسلام و مسلمانان مصرف نمود. خدیجه در دوران جاهلیت و دوران پیش از ظهور اسلام نیز به پاکدامنی مشهور بود؛ تا جایی که از او به طاهره (پاکیزه) یاد می‌شد و او را بزرگ زنان قریش می‌نامیدند. ولادت فاطمه (علیها السلام) در سال پنجم پس از بعثت(2) و در روز 20 جمادی الثانی در مکه به دنیا آمد. چون به دنیا پانهاد، به قدرت الهی لب به سخن گشود و گفت: "شهادت می‌دهم که جز خدا، الهی نیست و پدرم رسول خدا و آقای پیامبران است و شوهرم سرور اوصیاء و فرزندانم (دو فرزندم) سرور نوادگان می‌باشند." اکثر مفسران شیعی و عده‌ای از مفسران بزرگ اهل تسنن نظیر فخر رازی، آیه آغازین سوره کوثر را به فاطمه (علیها السلام) تطبیق نموده‌اند و او را خیر کثیر و باعث بقا و گسترش نسل و ذریه پیامبر اکرم ذکر نموده‌اند. شایان ذکر است که آیه انتهایی این سوره نیز قرینه خوبی براین مدعاست که در آن خداوند به پیامبر خطاب می‌کند و می‌فرماید همانا دشمن تو ابتر و بدون نسل است. مکارم اخلاق سراسر زندگانی صدیقه طاهره (علیها السلام)، مملو از مکارم اخلاق و رفتارهای نمونه و انسانی است. ما در این مجال جهت رعایت اختصار تنها به سه مورد اشاره می‌نماییم. اما دوباره تأکید می‌کنیم که این موارد، تنها بخش کوچکی از مکارم اخلاقی آن حضرت است. 1- از جابر بن عبدالله انصاری، صحابی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) منقول است که: مردی از اعراب مهاجر که فردی فقیر مستمند بود، پس از نماز عصر از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) طلب کمک و مساعدت نمود. حضرت فرمود که من چیزی ندارم. سپس او را به خانه فاطمه (سلام الله علیها) که در کنار مسجد و در نزدیکی خانه رسول خدا قرار داشت، راهنمایی نمودند. آن شخص به همراه بلال (صحابی و مؤذن رسول خدا) به در خانه حضرت فاطمه (علیها السلام) آمد و بر اهل بیت رسول خدا سلام گفت و سپس عرض حال نمود. حضرت فاطمه (علیها السلام) با وجود اینکه سه روز بود خود و پدر و همسرش در نهایت گرسنگی به سر می‌بردند، چون از حال فقیر آگاه شد، گردن‌بندی را که فرزند حمزه، دختر عموی حضرت به ایشان هدیه داده بود و در نزد آن بزرگوار یادگاری ارزشمند محسوب می‌شد، از گردن باز نمود و به اعرابی فرمود: این را بگیر و بفروش؛ امید است که خداوند بهتر از آن را نصیب تو نماید. اعرابی گردن‌بند را گرفت و به نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بازگشت و شرح حال را گفت. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از شنیدن ماجرا، متأثر گشت و اشک از چشمان مبارکش فرو ریخت و به حال اعرابی دعا فرمود. عمار یاسر (از اصحاب پیامبر) برخاست و اجازه گرفت و در برابر اعطای غذا، لباس، مرکب و هزینه سفر به اعرابی، آن گردن‌بند را از او خریداری نمود. پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) از اعرابی پرسید: آیا راضی شدی؟ او در مقابل، اظهار شرمندگی و تشکر نمود. عمار گردن‌بند را در پارچه ای یمانی پیچیده و آنرا معطر نمود و به همراه غلامش به پیامبر هدیه داد. غلام به نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و جریان را باز گفت. حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) غلام و گردن‌بند را به فاطمه (علیها السلام) بخشید. غلام به خانه‌ی صدیقه اطهر آمد. زهرا (علیها السلام)، گردن‌بند را گرفت و غلام را در راه خدا آزاد نمود. گویند غلام در این هنگام تبسم نمود. هنگامی که علت را جویا شدند، گفت: چه گردن‌بند با برکتی بود، گرسنه‌ای را سیر کرد و برهنه‌ای را پوشانید، پیاده‌ای را صاحب مرکب و فقیری را بی‌نیاز کرد و غلامی را آزاد نمود و سرانجام به نزد صاحب خویش بازگشت. 2- رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در شب زفاف پیراهن نویی را برای دختر خویش تهیه نمود. فاطمه (علیها السلام) پیراهن وصله‌داری نیز داشت. سائلی بر در خانه حاضر شد و گفت: من از خاندان نبوت پیراهن کهنه می‌خواهم. حضرت زهرا (علیها السلام) خواست پیراهن وصله‌دار را مطابق خواست سائل به او بدهد که به یاد آیه شریفه "هرگز به نیکی دست نمی‌یابید مگر آنکه از آنچه دوست دارید انفاق نمایید"، افتاد. در این هنگام فاطمه (علیها السلام) پیراهن نو را در راه خدا انفاق نمود. 3- امام حسن مجتبی در ضمن بیانی، عبادت فاطمه (علیها السلام)، توجه او به مردم و مقدم داشتن آنان بر خویشتن، در عالیترین ساعات راز و نیاز با پروردگار را این گونه توصیف می‌نمایند: "مادرم فاطمه را دیدم که در شب جمعه‌ای در محراب عبادت خویش ایستاده بود و تا صبحگاهان، پیوسته به رکوع و سجود می‌پرداخت. و شنیدم که بر مردان و زنان مؤمن دعا می‌کرد، آنان را نام می‌برد و بسیار برایشان دعا می‌نمود اما برای خویشتن هیچ دعایی نکرد. پس به او گفتم: ای مادر، چرا برای خویش همانگونه که برای غیر، دعا می‌نمودی، دعا نکردی؟ فاطمه (علیها السلام) گفت: پسرم ! اول همسایه و سپس خانه." ازدواج و فرزندان آن حضرت(زندگینامه حضرت فاطمه زهرا) صدیقه کبری خواستگاران فراوانی داشت. نقل است که عده‌ای از نامداران صحابه از او خواستگاری کردند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به آنها فرمود که اختیار فاطمه در دست خداست. بنا بر آنچه که انس بن مالک نقل نموده است، عده‌ای دیگر از میان نامداران مهاجرین، برای خواستگاری فاطمه (علیها السلام) به نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رفتند و گفتند حاضریم برای این وصلت، مهر سنگینی را تقبل نماییم. رسول خدا همچنان مسأله را به نظر خداوند موکول می‌نمود تا سرانجام جبرئیل بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شد و گفت: "ای محمد! خدا بر تو سلام می‌رساند و می‌فرماید فاطمه را به عقد علی درآور، خداوند علی را برای فاطمه و فاطمه را برای علی پسندیده است." امام علی (علیه السلام) نیز از خواستگاران فاطمه (علیها السلام) بود و حضرت رسول بنا بر آنچه که ذکر گردید، به امر الهی با این وصلت موافقت نمود. در روایات متعددی نقل گشته است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: اگر علی نبود، فاطمه همتایی نداشت. بدین ترتیب بود که مقدمات زفاف فراهم شد. حضرت فاطمه (علیها السلام) با مهری اندک (بر خلاف رسوم جاهلی که مهر بزرگان بسیار بود) به خانه امام علی (علیه السلام) قدم گذارد.(3) ثمره این ازدواج مبارک، 5 فرزند به نامهای حسن، حسین، زینب، ام کلثوم و محسن (که در جریان وقایع پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سقط شد)، بود. امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) از امامان 12 گانه می‌باشند که در دامان چنین مادری تربیت یافته‌اند و 9 امام دیگر (به غیر از امام علی (علیه السلام) و امام حسن (علیه السلام)) از ذریه امام حسین (علیه السلام) می‌باشند و بدین ترتیب و از طریق فاطمه (علیها السلام) به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) منتسب می‌گردند و از ذریه ایشان به شمار می‌روند.(4) و به خاطر منسوب بودن ائمه طاهرین (به غیر از امیر مؤمنان (علیه السلام)) به آن حضرت، فاطمه (علیها السلام) را "ام الائمه" (مادر امامان) گویند. زینب (سلام الله علیها) که بزرگترین دختر فاطمه (علیها السلام) به شمار می‌آید، بانویی عابد و پاکدامن و عالم بود. او پس از واقعه عاشورا، و در امتداد حرکت امام حسین (علیه السلام)، آن چنان قیام حسینی را نیکو تبیین نمود، که پایه‌های حکومت فاسق اموی به لرزه افتاد و صدای اعتراض مردم نسبت به ظلم و جور یزید بارها و بارها بلند شد. تا جایی که حرکتهای گسترده‌ای بر ضد ظلم و ستم او سازمان گرفت. آنچه از جای جای تاریخ درباره عبادت زینب کبری (علیها السلام) بدست می‌آید، آنست که حتی در سخت‌ترین شرایط و طاقت‌فرساترین لحظات نیز راز و نیاز خویش با پروردگار خود را ترک ننمود و این عبادت و راز و نیاز او نیز ریشه در شناخت و معرفت او نسبت به ذات مقدس ربوبی داشت. ام کلثوم نیز که در دامان چنین مادری پرورش یافته بود، بانویی جلیل القدر و خردمند و سخنور بود که او نیز پس از عاشورا به همراه زینب (سلام الله علیها) حضور داشت و نقشی عمده در آگاهی دادن به مردم ایفا نمود. فاطمه (علیها السلام) در خانه فاطمه (علیها السلام) با آن همه فضیلت، همسری نیکو برای امیر مؤمنان بود. تا جایی که روایت شده هنگامی که علی (علیه السلام) به فاطمه (علیها السلام) می‌نگریست، غم و اندوهش زدوده می‌شد. فاطمه (علیها السلام) هیچگاه حتی اموری را که می‌پنداشت امام علی (علیه السلام) قادر به تدارک آنها نیست، از او طلب نمی نمود. اگر بخواهیم هر چه بهتر رابطه زناشویی آن دو نور آسمان فضیلت را بررسی نماییم، نیکوست از امام علی (علیه السلام) بشنویم؛ چه آن هنگام که در ذیل خطبه‌ای به فاطمه (علیها السلام) با عنوان بهترین بانوی جهانیان مباهات می‌نماید و او را از افتخارات خویش بر می‌شمرد و یا آن هنگام که می‌فرماید: "بخدا سوگند که او را به خشم در نیاوردم و تا هنگامی که زنده بود، او را وادار به کاری که خوشش نیاید ننمودم؛ او نیز مرا به خشم نیاورد و نافرمانی هم ننمود." مقام حضرت زهرا (علیها السلام) و جایگاه علمی ایشان فاطمه زهرا (علیها السلام) در نزد شیعیان اگر چه امام نیست، اما مقام و منزلت او در نزد خداوند و در بین مسلمانان به خصوص شیعیان، نه تنها کمتر از سایر ائمه نیست، بلکه آن حضرت همتای امیر المؤمنین و دارای منزلتی عظیم‌تر از سایر ائمه طاهرین (علیهم السلام) می‌باشد. اگر بخواهیم مقام علمی فاطمه (علیها السلام) را درک کنیم و به گوشه‌ای از آن پی ببریم، شایسته است به گفتار او در خطبه فدکیه بنگریم؛ چه آنجا که استوارترین جملات را در توحید ذات اقدس ربوبی بر زبان جاری می‌کند، یا آن هنگام که معرفت و بینش خود را نسبت به رسول اکرم آشکار می‌سازد و یا در مجالی که در آن خطبه، امامت را شرح مختصری می‌دهد. جای جای این خطبه و احتجاجات این بانوی بزرگوار به قرآن کریم و بیان علت تشریع احکام، خود سندی محکم بر اقیانوس بی‌کران علم اوست که متصل به مجرای وحی است (قسمتی از این خطبه در فراز آخر مقاله خواهد آمد). از دیگر شواهدی که به آن وسیله می‌توان گوشه‌ای از علو مقام فاطمه (علیها السلام) را درک نمود، مراجعه زنان و یا حتی مردان مدینه در مسائل دینی و اعتقادی به آن بزرگوار می‌باشد که در فرازهای گوناگون تاریخ نقل شده است. همچنین استدلالهای عمیق فقهی فاطمه (علیها السلام) در جریان فدک (که مقداری از آن در ادامه ذکر خواهد گردید)، به روشنی بر احاطه فاطمه (علیها السلام) بر سراسر قرآن کریم و شرایع اسلامی دلالت می‌نماید. مقام عصمت در بیان عصمت فاطمه (علیها السلام) و مصونیت او نه تنها از گناه و لغزش بلکه از سهو و خطا، استدلال به آیه تطهیر ما را بی‌نیاز می‌کند. ما در این قسمت جهت جلوگیری از طولانی شدن بحث، تنها اشاره می‌نماییم که عصمت فاطمه (علیها السلام) از لحاظ کیفیت و ادله اثبات همانند عصمت سایر ائمه و پیامبر است که در قسمت مربوطه در سایت بحث خواهد شد. بیان عظمت فاطمه از زبان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، بارها و بارها فاطمه (علیها السلام) را ستود و از او تجلیل نمود. در مواقع بسیاری می‌فرمود: "پدرش به فدایش باد" و گاه خم می‌شد و دست او را می‌بوسید. به هنگام سفر از آخرین کسی که خداحافظی می‌نمود، فاطمه (علیها السلام) بود و به هنگام بازگشت به اولین محلی که وارد می‌شد، خانه او بود. عامه محدثین و مسلمانان از هر مذهب و با هر عقیده‌ای، این کلام را نقل نموده‌اند که حضرت رسول می‌فرمود: "فاطمه پاره تن من است هر کس او را بیازارد مرا آزرده است." از طرفی دیگر، قرآن کریم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را از هر سخنی که منشأ آن هوای نفسانی باشد، بدور دانسته و صراحتاً بیان می‌دارد که هر چه پیامبر می‌فرماید، سخن وحی است. پس می‌توان دریافت که این همه تجلیل و ستایش از فاطمه (علیها السلام)، علتی ماورای روابط عاطفی مابین پدر و فرزند دارد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز خود به این مطلب اشاره می‌فرمود. گاه در جواب خرده‌گیران، لب به سخن می‌گشود که خداوند مرا به این کار امر نموده و یا می‌فرمود: "من بوی بهشت را از او استشمام می‌کنم." اما اگر از زوایای دیگر به بحث بنگریم و حدیث نبوی را در کنار آیات شریفه قرآن کریم قرار دهیم، مشاهده می‌نماییم قرآن کریم عقوبت کسانی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را اذیت نمایند، عذابی دردناک ذکر می‌کند. و یا می‌فرماید کسانی که خدا و رسول را اذیت نمایند، خدا آنان را در دنیا از رحمت خویش دور می‌دارد و برای آنان عذابی خوار کننده آماده می‌نماید. پس به نیکی مشخص می‌شود که رضا و خشنودی فاطمه (علیها السلام)، رضا و خشنودی خداوند است و غضب او نیز باعث غضب خداست. به بیانی دقیق‌تر، او مظهر رضا و غضب الهی است. چرا که نمی‌توان فرض نمود، شخصی عملی را انجام دهد و بدان وسیله فاطمه (علیها السلام) را بیازارد و موجب آزردگی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گردد و بدین سبب مستوجب عقوبت الهی شود، اما خداوند از آن شخص راضی و به عمل او خشنود باشد و در عین رضایت، او را مورد عقوبتی سنگین قرار دهد. نکته‌ای دیگر که از قرار دادن این حدیث در کنار آیات قرآن کریم بدست می‌آید، آنست که رضای فاطمه (علیها السلام)، تنها در مسیر حق بدست می‌آید و غضب او فقط در انحراف از حق و عدول از اوامر الهی حاصل می‌شود و در این امر حتی ذره‌ای تمایلات نفسانی و یا انگیزه‌های احساسی مؤثر نیست. چرا که از مقام عدل الهی، بدور است شخصی را به خاطر غضب دیگری که برخواسته از تمایل نفسانی و یا عوامل احساسی مؤثر بر اراده اوست، عقوبت نماید.

:: برچسب‌ها: قسمت دوم ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ایمان ارجمندنیا
تاریخ : سه شنبه 19 آذر 1392
زندگینامه ی حضرت فاطمه
مجموعه: زندگینامه بزرگان دینی زندگینامه حضرت فاطمه,حضرت فاطمه زندگینامه حضرت فاطمه زهرا زندگینامه حضرت فاطمه زهرا (قسمت اول) فاطمه (علیها السلام) در نزد مسلمانان برترین و والامقام ترین بانوی جهان در تمام قرون و اعصار می‌باشد. این عقیده بر گرفته از مضامین احادیث نبوی است. این طایفه از احادیث، اگر چه از لحاظ لفظی دارای تفاوت هستند، اما دارای مضمونی واحد می‌باشند. در یکی از این گفتارها (که البته مورد اتفاق مسلمانان، اعم از شیعه و سنی است)، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمایند: "فاطمه سرور زنان جهانیان است". اگر چه بنابر نص آیه شریفه قرآن، حضرت مریم برگزیده زنان جهانیان معرفی گردیده و در نزد مسلمانان دارای مقامی بلند و عفت و پاکدامنی مثال‌زدنی می‌باشد و از زنان برتر جهان معرفی گشته است، اما او برگزیده‌ی زنان عصر خویش بوده است. ولی علو مقام حضرت زهرا (علیها السلام) تنها محدود به عصر حیات آن بزرگوار نمی‌باشد و در تمامی اعصار جریان دارد. لذا است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در کلامی دیگر صراحتاً فاطمه (علیها السلام) را سرور زنان اولین و آخرین ذکر می‌نمایند. اما نکته‌ای دیگر نیز در این دو حدیث نبوی و احادیث مشابه دریافت می‌شود و آن اینست که اگر فاطمه (علیها السلام) برترین بانوی جهانیان است و در بین زنان از هر جهت، کسی دارای مقامی والاتر از او نیست، پس شناخت سراسر زندگانی و تمامی لحظات حیات او، از ارزش فوق العاده برخوردار می‌باشد. چرا که آدمی با دقت و تأمل در آن می‌تواند به عالیترین رتبه‌های روحانی نائل گردد. از سوی دیگر با مراجعه به قرآن کریم درمی‌یابیم که آیات متعددی در بیان شأن و مقام حضرتش نازل گردیده است که از آن جمله می‌توان به آیه‌ی تطهیر، آیه مباهله، آیات آغازین سوره دهر، سوره کوثر، آیه اعطای حق ذی القربی و... اشاره نمود که خود تأکیدی بر مقام عمیق آن حضرت در نزد خداوند است. این آیات با تکیه بر توفیق الهی، در مقالات دیگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت. ما در این قسمت به طور مختصر و با رعایت اختصار، به مطالعه شخصیت و زندگانی آن بزرگوار خواهیم پرداخت.

:: برچسب‌ها: قسمت اول ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ایمان ارجمندنیا
تاریخ : سه شنبه 19 آذر 1392
ندگینامه ی امام محمد باقر
مجموعه: زندگینامه بزرگان دینی امام محمد باقر,زندگینامه امام محمد باقر امام محمد باقر امام محمد باقر ولادت امام محمد باقر تبار والاى امام باقر (ع) همسران امام محمد باقر فرزندان امام محمد باقر ابو جعفر، امام محمد باقر (ع) پنجمین آفتابى است كه بر افق امامت، جاودانه درخشید.زندگیش سراسر دانش و ارزش بود، از این رو باقر العلوم نامیده شد، یعنى شكافنده دشواریهاى دانش و گشاینده پیچیدگیهاى معرفت. خصلت آفتاب است كه هماره گام بر فرق ظلمت مى‏نهد و در لحظه‏هاى تاریك، بر افق زمان مى‏روید تا ارزشهاى مهجور و نهان شده در سیاهى جهل و جور را، دوباره جان بخشد و آشكار سازد. او نیز در عصر حاكمیت جور و تشتت اندیشه‏هاى دینى امت اسلام، تولد یافت تا پیام آور معرفت و احیاگر اسلام ناب محمدى (ص) باشد. ولادت امام محمد باقر حضرت ابو جعفر، باقر العلوم، در شهر مدینه تولد یافت.و بر اساس نظریه بیشتر مورخان و كتابهاى روایى، تولد آن گرامى در سال 57 هجرى بوده است. (1) این نقل، با روایاتى كه نشان مى‏دهد امام باقر (ع) به هنگام شهادت جد خویش ـ حسین بن على (ع) ـ در سرزمین طف حضور داشته و سه سال از عمرش مى‏گذشته است هماهنگى دارد. (2) در روز و ماه ولادت آن حضرت نیز نقلهاى مختلفى یاد شده است: الف ـ سوم صفر 57 هجرى. (3) ب ـ پنجم صفر 57 هجرى. (4) ج ـ جمعه اول رجب 57 هجرى. (5) د ـ دوشنبه یا سه شنبه اول رجب 57 هجرى. (6) بیشتر محققان با ترجیح نظریه نخست، یعنى سوم صفر آن را پذیرفته‏اند. تبار والاى امام باقر (ع) امام محمد باقر (ع) از جانب پدر و نیز مادر، به شجره پاكیزه نبوت منتهى مى‏گردد. او نخستین مولودى است كه در خاندان علویان از التقاى دو بحر امامت (نسل حسن بن على و حسین بن على علیهما السلام) تولد یافت: (7) پدر: على بن الحسین، زین العابدین (ع) .مادر: ام عبد الله، فاطمه، دختر امام حسن مجتبى (ع) (8) مادر گرامى امام باقر (ع) نخستین علویه‏اى است كه افتخار یافت فرزندى علوى به دنیا آورد . (9) براى وى كنیه‏هایى چون ام الحسن و ام عبده آورده‏اند، اما مشهورترین آنها، همان ام عبد الله است. در پاكى و صداقت، چنان نمونه بود كه صدیقه‏اش لقب دادند. (10) امام باقر (ع) مادر بزرگوار خویش را چنین توصیف كرده است: «روزى مادرم كنار دیوارى نشسته بود، ناگهان دیوار ریزش كرد و در معرض ویرانى قرار گرفت، مادرم دست بر سینه دیوار نهاد و گفت، به حق مصطفى (ص) سوگند، اجازه فرو ریختن ندارى.دیوار بر جاى ماند تا مادرم از آن جا دور شد.سپس دیوار فرو ریخت. (11) نام و كنیه امام محمد باقر نام آن حضرت محمد است.این نامى است كه رسول خدا (ص) از دیر زمان براى وى برگزیده بود . جابر بن عبد الله انصارى یار دیرین پیامبر (ص) افتخار دارد كه سلام رسول خدا را به امام باقر (ع) ابلاغ كرده است.از بیان او ـ كه به تفصیل خواهد آمد ـ استفاده مى‏شود كه نامگذارى امام باقر (ع) به وسیله پیامبر اكرم (ص) صورت گرفته است.كنیه آن گرامى ابو جعفر (12) است و جز این كنیه‏اى براى وى نقل نكرده‏اند. (13) القاب امام محمد باقر براى امام باقر (ع) این القاب یاد شده است: 1 ـ باقر. این لقب مشهورترین القاب آن حضرت بشمار مى‏آید و بیشتر منابع بدان تصریح كرده‏اند. (14) در بیان فلسفه تعیین این لقب براى وى، آمده است: ـ شكافنده معضلات علم و گشاینده پیچیدگیهاى دانش بود. (15) ـ به دلیل گستردگى معارف و اطلاعاتى كه در اختیار داشت، باقر نامیده شد. (16) ـ بدان جهت كه در نتیجه سجده‏هاى بسیار، پیشانیش فراخ گشته بود. (17) ـ احكام را از متن قوانین كلى، استنباط و استخراج مى‏كرد. (18) 2 ـ شاكر 3 ـ هادى 4 ـ امین ـ شبیه، به جهت شباهت آن حضرت به رسول خدا (ص) (19) . همسران امام محمد باقر در منابع تاریخى، براى امام باقر (ع) دو همسر و دو «ام ولد» (20) نام برده‏اند. همسران عبارتند از: 1 ـ ام فروة دختر قاسم بن محمد بن ابى بكر. او هر چند از نسل ابو بكر بود، اما همانند پدرش قاسم بن محمد حق امامان را مى شناخت و اهل ولایت معصومین (ع) بود، چنان كه در روایتى از امام رضا (ع) آمده است كه روزى نام قاسم بن محمد نزد آن حضرت برده شد، امام فرمود: او به ولایت و امامت اعتقاد داشت. (21) 2 ـ ام حكیم دختر اسید بن مغیره ثقفى. فرزندان امام محمد باقر براى امام باقر (ع) هفت فرزند یاد كرده‏اند، پنج پسر و دو دختر. 1 ـ جعفر بن محمد الصادق (ع) . وى مشهورترین، ارجمندترین و با فضیلت ترین فرزند امام باقر (ع) مى‏باشد كه از ام فروة زاده شد و نسل امامت از طریق او استمرار یافت. 2 ـ عبد الله بن محمد.او یگانه برادر امام صادق (ع) بشمار مى‏آید كه هم از ناحیه پدر و هم از ناحیه مادر با آن حضرت متحد است.مورخان وى را صاحب فضل و صلاح دانسته‏اند و متذكر شده‏اند كه فردى از بنى امیه به او سم خورانید و او را به شهادت رساند. (22) 3 ـ ابراهیم بن محمد، از ام حكیم. 4 ـ عبید الله بن محمد، از ام حكیم. 5 ـ على بن محمد. 6 ـ زینب بنت محمد، این دو (یعنى زینب و على) از یك مادرند كه ام ولد بوده است. 7 ـ ام سلمه، مادر وى را نیز ام ولد دانسته‏اند. (23) برخى از منابع، تنها شش فرزند براى امام باقر (ع) نام برده‏اند و بر این باورند كه امام باقر فرزندى به نام عبید الله نداشته است. (24) گروهى دیگر گفته اند: امام باقر (ع) دو دختر نداشته است، بلكه زینب و ام سلمه در حقیقت دو نام براى یك دختر است. (25) پى‏نوشت‏ها: 1 ـ در سال تولد امام باقر (ع) جهار نقل وجود دارد كه عبارتند از: سالهاى 56، 57، 58، 59 هجرى در این میان نقل دوم، یعنى سال 57 از پشتوانه تاریخى و حدیثى بیشترى برخوردار است.برخى از منابعى كه سال 57 را یاد كرده‏اند عبارتند از: دلائل الامامة 194 اصول كافى 2/372، ارشاد مفید 2/56، مصباح المتهجد 557، اعلام الورى 259، مناقب ابن شهر آشوب 4/210، روضة الواعظین 1/207، كفایة الطالب 455، وفیات الاعیان 4/..174.و منابعى كه سال 58 را سال ولادت امام باقر (ع) دانسته‏اند عبارتند از: اثبات الوصیة 150 ـ 153، عیون المعجزات 75 و منابعى كه سال 59 را نقل كرده اند چنینند: فرق الشیعة 61، عمدة الطالب 138 ـ 139، بحار 46/217 به نقل از مصباح كفعمى. 2 ـ ر.ك: سبائك الذهب 74، عیون المعجزات 75، اخبار الدول و آثار الاول .11 3 ـ كشف الغمة 2/318، الفصول المهمة 211، مصباح كفعمى 522، نور الابصار شبلنجى 142، و... 4 ـ تذكرة الائمة، لاهیجى .125 5 ـ دلائل الامامة 94، مصباح المتهجد 557، اعلام الورى .259 6 ـ اعیان الشیعة 1/ .650 7 ـ انه اول من اجتمعت له ولادة الحسن و الحسین (ع) .رك: مناقب ابن شهر آشوب 4/208، عمدة الطالب 138 ـ 139، نور الابصار، مازندرانى .51 8 ـ برخى منابع، ام عبد الله، فاطمه را فرزند حسن مثنى (حسن بن حسن) دانسته اند مانند : تذكرة الخواص 302، وفیات الاعیان 4/174.اما بیشتر منابع وى را فرزند بى واسطه امام حسن مجتبى (ع) به شمار آورده‏اند مانند: تاریخ یعقوبى 2/320، فرق الشیعة، نوبختى 61، دلایل الامامة 95، اصول كافى 2/372، اثبات الوصیة 150، اعلام الورى 259، تذكرة الخواص 302، البدایة و النهایة 9/309، اخبار الدول و آثار الاول ...111 9 ـ هى اول علویة ولدت علویا.دلائل الامامة .95 10 ـ همان. 11 ـ عیون المعجزات 75، اثبات الهداة 5/270، بحار 46/217، نور الابصار، مازندرانى 44، الانوار البهیة .115 12 ـ مثیر الاحزان، جواهرى 237، تاریخ ابن خلكان 2/23، تاج الموالید، طبرسى/39، المعارف 215، سیر اعلام النبلاء، 4/401 و... 13 ـ الفصول المهمة 211، بحار 46/216، سیرة الائمة الاثنى عشر 2/ .200 14 ـ سبائك الذهب 74، عیون الاخبار، ابن قتیبه 1/312، ارشاد مفید 2/156، تذكرة الخواص 302، مرآة الجنان 1/248، تاریخ ابن وردى 1/248، روض الریاحین 67، الصواعق المحرقة 210، شذرات الذهب 1/ .149 15 ـ تاریخ یعقوبى 2/302، سیر اعلام النبلاء 4/402، الفصول المهمة 211، شذرات الذهب 1/ .149 16 ـ تاج الموالید 39، كشف الغمة 2/318، تذكرة الخواص 302، اعیان الشیعة 1/ .650 17 ـ تذكرة الخواص 302، اعیان الشیعة 1/ .650 18 ـ البدایة و النهایة 9/ .309 19 ـ این القاب در منابع زیر آمده است: دلائل الامامة 94، تاج الموالید 39، كشف الغمة 2/318، تذكرة الخواص 5/302، احقاق الحق 12/165 و... 20 ـ ام ولد به كنیزى گفته مى‏شود كه از مولاى خود صاحب فرزند شده باشد. 21 ـ ذكر عند الرضا (ع) القاسم بن محمد...و سعید بن المسیب فقال: كانا على هذا الامر ...قرب الاسناد 210، بحار 46/ .366 لازم به یادآورى است كه در متن حدیث قاسم بن محمد دایى امام موسى بن جعفر (ع) یاد شده كه جد مادرى به جاى آن صحیح است و آنچه مى‏نماید كه مراد از قاسم بن محمد همان جد مادرى است، ذیل حدیث مى‏باشد. 22 ـ الفصول المهمة .221 23 ـ برخى از منابع كه این هفت تن را یاد كرده‏اند عبارتند از: ارشاد مفید 2/172، تاج الموالید 118، مناقب 4/210، تذكرة الائمة .216 24 ـ طبقات ابن سعد 5/236، تذكرة الخواص .306 25 ـ اعلام الورى 265، كشف الغمة 2/322، الفصول المهمة 221، بحار 46/ .365 منبع:
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ایمان ارجمندنیا
تاریخ : سه شنبه 19 آذر 1392

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد